هر انسانی یک روز می میرد، این جزو لاینفکی از زندگی است. اما گاهی بعضی از مرگ ها آنقدر عجیب اند که تا آخر عمر یادت می ماند و در هر محفلی که بحث مرگ و میر پیش می آید با این جمله آن را یادآور میشود که یادت میاد فلانی چطور مرد؟
مرگ با پوست پرتقال
در سال ۱۹۱۱ «بابی لیچ» موفق شد قایقی شبیه به بشکه بسازد و به وسیله آن به سلامت از آبشار نیاگارا عبور کند. او دومین نفر در دنیا بود که توانست به سلامت از نیاگارا بگذرد و به همین خاطر بود که در دنیا به شهرت رسید.
این کار بابی درست در زمانی بود که بسیاری از کسانی که برای عبور از نیاگارا تلاش کرده بودند هرگز بازنگشته بودند و به همین خاطر لقب «بابی جسور» به او داده شد اما همین بابی جسور که کاری غیرممکن انجام داده و از خطرناکترین آبشار دنیا به سلامت گذشته بود، بر اثر اتفاقی بسیار کوچک و پیشپا افتاده جان خود را از دست داد.
یک روز که او در حال عبور از یک خیابان در نیوزلند بود. پایش را روی یک پوست پرتقال گذاشته و لیز خورد. بابی آنقدر به شدت زمین خورد که استخوانهای پایش از چند ناحیه مختلف شکست. شکستگی پایش آنقدر بد بود که پزشکان مجبور به قطع کردن پای او شدند. همین قطع کردن پا باعث شد تا زخم پای بابی عفونی شده و بالاخره چند روز بعد در اثر قانقاریا درگذشت
مرگ با شال گردن بلند
ایزادورا دانکن، مانکن فرانسوی بود که در دهه 1920 زندگی می کرد. وی به واسطه داشتن چهره ای زیبا و گردنی کشیده یکی جذاب ترین مانکن های زمان خود بود. پوشیدن شال های حریر و بلند قبل از ماشین سواری در اطراف فرانسه یکی از عاداتی بود که دانکن همیشه از آن لذت می برد، چیزی که هیچ گاه گمان نمی کرد روزی قاتل جانش شود.
وی در روز مرگ خود تصمیم گرفت برای لذت بردن از هوای باطراوت آن روز، سوار خودروی جدیدش شود و با رانندگی در اطراف ساحل از وزش نسیم خنک آن اطراف نهایت استفاده را ببرد. اما این لذت دوامی نداشت و سرعت بالای خودرو و وزش باد باعث خارج شدن دنباله بلند شال دور گردن دانکن به خارج از ماشین و گیر کردن آن به چرخ های عقب خودرو شد. در نهایت، کشیده شدن ناگهانی شال به شکسته شدن گردن دانکن و بدون سقف بودن ماشین، به پرتاب شدن وی به خارج از ماشین و مرگ آنی او انجامید.
مرگ بار ریش بلند
هانس استینگر استرالیایی به خاطر داشتن ریش بلند 5/1 متری و مرگ به خاطر آن شهرت جهانی دارد. در سال 1567 آتش بزرگی در شهری که او در آن زندگی می کرد شروع شد. هانس فراموش کرد تا قبل از آنکه برای خاموش کردن آتش، به کمک مردم برود، ریش هایش را جمع کند برای همین در جریان کمک کردن به افرادی که گرفتار آتش شده بودند، ناگهان ریش های هانس زیر پایش گیر کرد و باعث شد تا تعادلش بر هم خورده و به شدت با زمین برخورد کند و گردنش بشکند. بله او به همین سادگی جانش را از دست داد!
مرگ با در آغوش گرفتن انعکاس نور ماه
شاعر چینی لی پو (701-706) یکی از دو شاعران بزرگ تاریخ ادبیات چین است. او به خاطر علاقه به دیدن ته فنجان مشهور بود و بزرگترین شعرهای خود را در زمان مستی سروده است. یک شب لی پو از قایقش افتاد و در رود یانگتز غرق شد در حالی که سعی در آغوش کشیدن انعکاس ماه در آب داشته است.
منبع: bedandid.com